تفرش شهر علم و ادب و گردشگری

این وب لاگ به منظور معرفی و آشنایی با شهرستان تفرش شهر علم و ادب با جاذبه های طبیعی گردشگری فراوان همزمان با بیست و سوم خرداد 1392 برابر با چهارم شعبان المعظم سال 1434 مصادف با میلاد مسعود حضرت ابوالفضل العباس باب الحوائج(ع) ، راه اندازی شد.
امید است با ایجاد یک پایگاه دانش مناسب در حوزه های اقتصادی، فرهنگی و گردشگری بتوانیم قدمی در راه توسعه متوازن و همه جانبه ایران عزیر و به طور خاص شهرستان تفرش برداریم. انشاء الله

سال1392

یاد ایام

۱۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

شهرستان تفرش
شهرستان تفرش واقع در استان مرکزی در 221 کیلومتری جنوب غربی تهران در مختصات جغرافیایی 34 درجه و 41 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه طول شرقی واقع است .‌این شهرستان در داخل حوضه آبریز رودخانه آبکمر به ارتفاع 1900 متر از سطح دریا آزاد واقع است و از طریق رشته کوه مرکزی‌ایران از سمت شرق،جنوب و غرب محصور بوده و با شیب تندی به دره پرآب قره چای ختم می شود.مساحت‌این شهرستان 2784 کیلومتر مربع است.



شهرستان مصفای تفرش از شمال به شهرستان ساوه ، از شرق به شهرستان قم ، از جنوب به شهرستانهای آشتیان و اراک و از سمت غرب به شهرستان اراک محدود می شود.مرکز آن شهر تفرش می باشد و دارای دو شهر به نام‌های تفرش و فرمهین ، دو بخش، شش دهستان،141 آبادی دارای سکنه و137 آبادی خالی از سکنه است. وجود ارتفاعات در اطراف تفرش،زمستانهای آن را سرد و طولانی و تابستانهای آن را معتدل کرده است. باران سالانه دراین شهرستان حدود 250 میلیمتر است.

بر اساس نتایج بدست آمده از سرشماری‌های عمومی نفوس و مسکن طی سالهای 1375 و 1385‌اینطور می توان استنباط کرد که‌این شهرستان در اکثر نقاط خود،اعم از شهری و روستایی، دارای رشد جمعیت نزولی بوده و برخی از ساکنین‌این شهرستان به دیگر نقاط همچون اراک،ساوه،تهران و قم مهاجرت نموده اند.
پیشینه تاریخی

کهن ترین کتاب جغرافیایی که نام تفرش درآن دیده می شود«البلدان یعقوبی» است که نویسنده نام تفرش را در تالیف خود طبرس «tabres» آورده است.

در ارتباط با جغرافیایی تاریخی تفرش و چگونگی تحول تاریخی شهر و منطقه ،از قول‌این فقیه می توان چنین استنباط کرد که اولا آبادی‌های جلگه تفرش در سده‌های نخستین هجری قمری از متعلقات همدان بوده و دیگر‌اینکه مردم بومی آن پیرو مذهب زرتشت بوده اند.

در فرهنگ نظام ، که به سال 1346-1358 ه.ق به طبع رسیده در برابر کمله تفرش نوشته شده:« نام بلوکی است از نواحی قم‌ایران».نکته‌ای که از تعریف صاحب فرهنگ نظام برداشت می شود‌این است که در تاریخ طبع اثر مذکور،تفرش از بلوکات قم بوده و هنوز در جرگه توابع عراق (اراک کنونی) در نیامده است.


وجه تسمیه
درباره وجه تسمیه تفرش بدین نام مردم عامی معتقدند که تفرش در اصل «گبرشgabres» بوده و‌این توجیه شاید بدین سبب باشد که در سده‌های قبل و حتی صدر اسلام گبرها یا زرتشتیان در‌این جلگه و نقاط مجاور آن سکونت داشته اند.

میرزا زین العابدین شیرازی در باب وجه تسمیه تفرش می نویسد:«مولانا میر محمد صادقی تفرشی در تاریخ منظوم خود اشاره نمود که تفرش را آرش کمانگیر که در زمان منوچهر یکی از پهلوانان نامی به شمار میآمده و قصد تیر انداختنش در مصالحه منوچهر و افراسیاب افسانه معروفی است،بنیاد نهاده و به اسم خودش موسوم نموده و به مرور‌ایام،آرش،تفرش شده است (خمی تفرشی ،1361،83-84).

وجه تسمیه‌ای که از تجزیه لغوی تفرش بدست می‌اید چنین است:«تف» در لغت به معنای گرم و گرما و پسوند «ش» و صور دیگر آن همچون ریش و زیر به معنای ریختن ،جریان، چشمه و رود است که روی هم رفته تفرش به معنای آب گرم است.


علم و دانش در تفرش
تفرش از قدیم به سبب درصد بالای با سوادان و اهل علم و دانش نسبت به سایر نواحی‌ایران،به ویژه در دوره‌های صفویه و قاجاریه مورد توجه بوده است. میرزاهای تفرشی، آشتیانی ، فراهانی و گرکانی مهم ترین مشاغل دولتی را دراختیار داشتند . گفتنی است که مردم تفرش و مناطق همجوار آن (آشتیان و فراهان) از قدیم به خط خوش و سواد و علم شهره بودند و از اهل دفتر و دیوان به شمار میآمده اند. دانشمندان و بزرگان بسیاری از‌این خطه برخاسته اند که اغلب آنها در خارج از موطن خویش نشو و نما کرده و به شهرت رسیده اند و برخی وابسته شهر و دیاری دیگر شناخته شده اند. از جمله شیخ تبرس( طبرس) است که امروزه کمتر کسی از تفرش بودن او آگاه است . حکیم نظامی نیز که به گنجوی شهرت یافته از‌این جمله است.

از دیگر دانشمندان و بزرگان‌این شهر می توان استاد عباس سحاب پدر جغرافیا و کارتوگرافی‌ایران و پروفسور سید محمود حسابی را نام برد . ذکر نام دیگر نویسندگان ، شاعران و دانشمندان‌این منطقه در‌این مقال نمی گنجد.



مکانهای باستانی و مذهبی

بسیاری از مکانهای تاریخی‌این شهرستان حکایت از قدمت‌این شهرستان دارد از جمله : مسجد جامع شش ناو ( دارای آثار معماری اسلامی ،‌این بنا را مربوط به قرن ششم هجری می دانند یعنی اواسط دوره سلجوقی)، امامزاده محمد( ازآثار عصر صفویه ) ، بقعه ابوالعلی ( از بناهای سده هشتم هجری ) ، تکیه زاغزم ( تاسیس 1274 هجری قمری )،امامزاده بی بی متین و آب انباربلور ( از بناهای دوره قاجاریه ).
مذهب

اگرچه روابط میان حکمرانان اشعری قم و مناطق اطراف و نزدیک آن ، مثل آشتیان و فراهان ، از اواخر سده اول هجری شروع شد ، اما پذیرش اسلام در‌این منطقه تا حدود اواخر قرن سوم به طول انجامید ، چنانچه بنا بر نقل‌این فقیه همدانی آتش آتشکده فراهان تا سال 282،که به استحکام قم فرو نشانده شد ،همچنان روشن بوده تطور کلی پذیرش مسلمانی در‌این منطقه بیشتر در جریان تبادل فرهنگی صورت گرفت تا جنگ و خونریزی و در اواخر قرن سوم مردم تفرش به تدریج مسلمانی را پذیرا شدند و تفرش به یکی از پایگاههای پیروان‌ایین شیعه و اهل باطن ( اسماعیلیان) و دیگر مخالفان خلافت بغداد درآمد.


خویشاوندی

کلیه نقاط در تفرش دارای خویشاوندی بصورت پدر تبار هستند ، بدین شکل که افراد به تبار پدری ، جد و طایفه یا فامیل خود شناخته می شوند . ازدواج‌ها به هر دو شکل فامیلی و غیر فامیلی صورت می گیرد. در گذشته ازدواج‌ها به لحاظ توجه بیشتر به خویشاوندی ، نسبی ( فامیلی ) بوده ولی در دهه اخیر،به جهت مسائل ژنتیک ، غیر فامیلی(سببی) ترجیح داده می شود. همچنین در‌این شهرستان پدر سرپرست و مدیر خانواده است.

یکی از بهترین خصایص و ویژگی‌های مردم تفرش ،عشق بسیار به اقوام و تلاش برای حفظ پایه‌های خانواده و خاندان بوده است.‌این علاقه و محبت همواره موجب شده است تا افراد فامیل ، حتی بعد از گذشت فصلها برای حفظ شیرازه خاندان و همبستگی قوم و خویش خود تلاش کنند.

در گذشته اختلافات به طریق کدخدا منشی ، توسط بزرگان محل ، حل و فصل می شد و علاوه برآن نظر ریش سفیدان در حل و فصل دعاوی از آن روزگار تا به امروز کار ساز است و امروزه‌این مشکل حل اختلاف در نقاط روستایی هنوز هم پا بر جا است مگر در صورتی که بر اثر لجاجت طرفین دعوی ، اختلاف حل نشود و مسئله به پاسگاه و مراجع دولتی ارجاع داده شود. در دهه‌های اخیر شوراهای اسلامی در شهر و روستا در امر حل اختلاف فعالیت دارند.


زبان و گویش
یکی از گویش‌های رایج در تفرش در اصطلاح " بوره بشو" burabaso»( بوروبشه) به معنای بیا و برو نامیده می شده است که طبق گفته یکی از محققین محلی، آقای عباس ملا اسماعیلی که خود از آموزگاران با سابقه شهر تفرش و علاقمند به تحقیق در زمینه فرهنگ است ، تا بیش از بیست سال پیش در محله‌ای از شهر تفرش به نام « مشهد» بدین گویش تکلم می کردند ، ولی اکنون تنها در روستای کهک که در فاصله‌ای نزدیک از شهر قرار گرفته‌این گویش متداول است . نام بوربشه مخفف عبارت « بوره بشیمان» است که معنای بیا بریم دارد.

همچنین اظهار شده است که زبان روستای "کهک" گونه‌ای از"تاتی" و به اصطلاح خودشان «بابا طاهری» یا کیکی kiyakiو به اصطلاح مردم تفرشی «بوره بشو» است در حوزه مرکزی تفرش کهک تنها روستایی است که مردم آن به زبان تاتی که به نظر نگارنده، لایه زیرین زبانی‌این منطقه است، صحبت میکنند .(میرشکرایی ،1374)

امروزه اهالی شهر تفرش فارسی را با لهجه اصیل تکلم می کنند . درشهر فرمهین نیز همین زبان رایج است تنها مهاجرین روستایی ترک و خلج در‌این شهر به زبان خود صحبت می کنند.


وضعیت فرهنگ در شهرستان تفرش
از آنجا که خاصیت فرهنگ «تغییر پذیری» است؛‌این پدیده در مورد فرهنگ شهرستان تفرش نیز اتفاق افتاده و عواملی چند در‌این مسئله تاثیر گذار بوده اند. البته باید متذکر شد که فرهنگ‌این شهرستان تغییرات بسیار زیادی نکرده است ولی بهرحال عواملی چون انقلاب ، جنگ ، آموزش و وجود رسانه‌های مختلف موجبات تغییر در‌این شهر را حتی اندک فراهم آورده اند. بطور مثال همانگونه که انقلاب در سایر نقاط کشور موجب تغییر فرهنگی شده در‌این شهرستان نیز تاثیرات مثبت و منفی وقوع انقلاب را بر تغییرات فرهنگی می توان شاهد بود. انقلاب اسلامی تلاش کرد ارزشها هنجارها و فرهنگ معنوی اسلام اصیل خصوصا با ابعاد عرفانی و اخلاقی آن را بر جامعه حاکم کند و همین تلاش بود که تعارضهای فرهنگی را در بخشهای مختلف فرهنگ، در سازمانهای اجتماعی گوناگون و نزد اقشار مختلف مردم آشکار ساخت.

مورد دیگر از تعارض فرهنگی تعارض ارزشها، باورها و هنجارهای خانواده‌های مذهبی با فرهنگ القایی صدا و سیما ، معلمان مدارس و آموزش و پرورش ،دانشگاه‌ها و... می باشد که نوجوان و جوانان متعلق به‌این خانواده‌ها با آن روبرو است . باید توجه کنیم که صاحب فرهنگ مذهبی- سنتی قبل از انقلاب اسلامی با دور نگهداشتن فرزندان خود از عوامل فرهنگی غربگرا سعی بر حفظ الگوهای فرهنگی خود در نسلهای بعدی نمودند ولی با پیروزی انقلاب اسلامی‌این احساس و همچنین تصمیم بر دور ماندن از کانالهای رسمی انتقال فرهنگ از بین رفت. البته در آغاز پیروزی انقلاب، فرهنگ اسلامی بر مردم غالب شد و همه تلاش کردند که هماهنگ با دستورهای دین اسلام عمل کنند ولی به تدریج تعارضات فرهنگی‌ایجاد شد و آنچه مسلم است عوامل تغییرات فرهنگی در بستر زمان نقشهای خود را‌ایفا می کنند.


مراسم و باورها در تفرش
در تفرش مراسم سنتی بسیاری وجود دارد که از جمله می توان به مراسم باران خواهی اشاره کرد که در‌این مراسم، روستاهای اطراف شهر تفرش،هنگامی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه کمتر می شود ، مردم برای تقاضای باران جهت آبیاری باغها و مزارع ، اقدام به پختن آش نذری با وسایلی که اعضای محل هدیه کرده اند، می کنند. بعد از پخت آش مقداری از آن را به علامت ریزش باران از ناودان خانه پایین می ریزند و از خداوند تقاضای باران می کنند.

از دیگر مراسم موجود در تفرش در روز عاشورای حسینی مراسم نخل گردانی در محله فم تفرش می باشد. افراد مسن و پیش کسوتهای محله نخل را تزیین کرده و در مراسم عزاداری هر یک از اعضای طایفه ساکن محله زیر یکی از تیرهای نخل را می گیرند و در پیشاپیش هیئتهای سینه زنی و زنجیر زنی به حرکت در می‌ایند. مردم نذورات خود را به کسی که از جلوی نخل حرکت می کند می دهند.در داخل اتاق نخل تعزیه خوانی می نشیند و نوحه سید الشهدا را می خواند.این مراسم نشان از فرهنگ قدیمی مردم دارد و اعتقاد قوی آنها را نسبت به دین اسلام و حضرت سید الشهدا می رساند.آنها در‌این مراسم گرد هم می‌ایند و با تجمع خود می خواهند مقابله خود با ظلم و ستم خونخوران و دشمنان دین اسلام را به نمایش بگذارند و هواخواهی خود را نسبت به ائمه اطهار نشان دهند.این مراسم موجب انسجام مردم،اعتماد آنها به یکدیگر و همبستگی بسیار آنها می شود و فرهنگ غنی آنها را توسعه می بخشد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۲۴
وحید سعدی

یکی از گویش های رایج در منطقه تفرش در استان مرکزی "بوره بشو burabaso" به معنای بیا و برو نامیده می شود.



این گویش تا بیست سال پیش در محله مشهد شهر تفرش نیز رواج داشت، اما اکنون تقریبا از بین رفته و فقط در روستای کهک، مردم با این گویش تکلم می کنند. بور بشه مخفف عبارت «بوره بشیمان» است که معنای بیا برویم می دهد.

"محمد میرشکرایی"، مردم شناسی که در ارتباط با شهرستان تفرش تحقیق کرده است، درباره این گویش می گوید: "زبان اهالی روستای کهک، گونه ای از "تاتی' و به اصطلاح خودشان 'باباطاهری" یا "کیکی Kiyaki" و به اصطلاح مردم تفرش "بوره بشو' است. در حوزه مرکزی تفرش، کهک تنها روستایی است که مردم آن به زبان تاتی که به نظر من لایه زیرین زبانی این منطقه است، صحبت می کنند.»

- امروزه اهالی شهر تفرش، فارسی را با لهجه اصیل حرف می زنند.
- در شهر فرمهین (یکی دیگر از شهرهای منطقه) نیز زبان رایج، فارسی است. تنها مهاجرین روستایی ترک و خلج در این شهر به زبان خود صحبت می کنند.
- زبان اهالی روستاهای نقوسان و ابره‌در نیز فارسی است ولی از چند دهه قبل تعدادی عشایر ترک زبان در روستای ابره‌در ساکن شده اند که این افراد به زبان ترکی حرف می زنند.
- اهالی روستاهای فریسمانه،‌ کهلو علیا، وسمق، دستجان و فشک، ترک زبان هستند اما به زبان فارسی نیز آشنایی دارند.
- تنها در روستای کهلو علیا که از شهر فاصله زیادی دارد زنان و مردان کهنسال زبان فارسی را نیاموخته اند.
- تنها نقطه ای که در این منطقه مردم آن به زبان خلجی صحبت می کنند، روستای سفیداب است. با اینکه گویش اصلی اهالی این روستا، خلجی است اما کودکان این منطقه به زبان فارسی حرف می زنند و با گویش خلجی آشنایی ندارند. در میان بزرگسالان نیز تکلم به زبان فارسی به گویش خلجی ترجیح داده می شود. از روستای سفیداب به سمت آشتیان روستاهای خلج زبان، قرار گرفته اند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۱
وحید سعدی

فولکس قورباغه ای خانم دکتر، برای اهالی خیابان ظفر، یک نشانه دوست داشتنی بود. نشانه ای که روزی چند بار حوالی بیمارستان علی اصغر(ع) دیده می شدو از حضور کسی خبر می داد که زندگی اش را وقف کودکان مبتلا به سرطان کرده بود . کسی که زندگی در اروپا را رها کرده بود تا در کنار بچه های سرطانی ایران زندگی کند و به داد آن ها برسد. حالا اما بچه های سرطانی ایران داغدارند. چرا که دیگر نمی توانند محبت را از چشمان او بیاموزند. چشم هایی که دیروز برای همیشه بسته شد.





پروفسور پروانه وثوق، متولد اسفندماه 1314 در تفرش بود.

او دکترای عمومی خود را در سال 1342 از دانشکده علوم پزشکی تهران دریافت کرد و دوره‌های تخصصی و فوق تخصصی‌اش را در دانشگاه‌های کمبریج، ماساچوست و ایلینوی گذراند و دوره تکمیلی پزشکی را در دانشگاه واشنگتن سپری کرد. اما با پایان تحصیلاتش دوباره به ایران برگشت و در سال 1350 در بیمارستان حضرت علی‌اصغر (ع) مشغول به کار شد.آغاز کرد.بیمارستان های «مفید» و «کودکان تهران» هم از جمله مراکز درمانی بود که پروفسور وثوق در آنها به طبابت مشغول بود.

پروفسور وثوق که از مؤسسان رشته فوق تخصصی خون و سرطان کودکان در ایران بود ، نخستین بخش هماتولوژی و آنکولوژی را در بیمارستان علی اصغر راه‌اندازی کرد و از ده سال پیش با راه اندازی بیمارستان تخصصی محک روز و شب خود را در بیمارستان می گذراند .

او رئیس هیئت امنای بیمارستان تخصصی محک هم بود و تا آخرین روزهای عمر خود، علاوه بر ریاست هیئت امنای موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان (محک) به امر تعلیم و تربیت دانشجویان پزشکی و نیز درمان کودکان مبتلا به سرطان اشتغال داشت.


همکارانش می گفتند: بارها به ایشان پیشنهاد شده که برای مشاغل تحقیقاتی در ازای دریافت حقوق هنگفت و امکانات دیگر ساکن کشورهای اروپایی و آمریکایی شود. ولی او خدمت رایگان به کودکان سرطانی وطنش را برگزید.




مرحومه وثوق در سالهای خدمات موثر پزشکی خود، کودکان سرطانی بسیاری را از سراسر جهان درمان کرده و به آنان سلامتی را بازگردانده بود و هیچ گاه ازدواج نکرد. شاید به همین خاطر باشد که برخی به او لقب«مادرترزای ایرانی» داده اند.


پروفسور پروانه وثوق تنها پروفسور بیماریهای خون کودکان در ایران است و بیش از نیم قرن عاشقانه مرهم کودکان سرطانیست. استاد هیچگاه ازدواج نکرده است. شاید او هم همچون مادر ترزا زمانی بر سر دو راهه ی زندگی و عشق ایستاده و عشق را برگزیده باشد...

سالها قبل زمانی که شنیده شد استاد تاکنون حتی یک ریال کارانه بیمارستانی دریافت نکرده است، ساعتها بغض در گلویم نشسته بود. تمام درآمد یک پزشک از کارانه ی بیمارستانیش تأمین می شود و او از این گذشته است تا فشاری بر کودکان و خانواده هایشان نیاید. پروفسور پروانه وثوق رئیس هیات امنا، سرپرست تیم پزشکان و یکی از بانیان بیمارستان فوق تخصصی سرطان کودکان تهران (محک) بود. 


همکارانش می گفتند: بارها به ایشان پیشنهاد شده بود که برای مشاغل تحقیقاتی در ازای دریافت حقوق هنگفت و امکانات دیگر ساکن کشورهای اروپایی و آمریکایی شود. ولی او خدمت رایگان به کودکان سرطانی وطنش را برگزید. 


زمانی به پروفسور وثوق گفته شد، دیدارتان حسرت نادیدن مادر ترزا را برای ما بی رنگ میکند. نمی دانیم که شما را مادر ترزای ایران بنامیم یا مادر ترزا را پروانه وثوق هند؟ صد حیف که امروز که برای این مطلب در این صفحه در دنیای مجازی به دنبال عکس پروفسور وثوق می گشتم هرچه بیشتر نامش را جستجو می کردم کمتر می یافتم. دنیای مجازی هم خالی از عشقهای واقعی می شود. چقدر دلم می خواهد که دختران و پسران وطنم، از پروفسور بیاموزند و او را الگوی خدمت صادقانه و بی ادعای خود به هم وطنان و بیماران قرار دهند.


خانم پروفسور پروانه وثوق رئیس هیئت امنای بیمارستان فوق تخصصی سرطان محک یکشنبه بیست و نهم اردیبهشت 1392 در 78 سالگی درگذشت و در بهشت زهراء(س) تهران پیکرش به خاک سپرده شد . 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۷
وحید سعدی

شهرستان تفرش واقع در شمال شهرستان اراک پیش از این به «طبرس» و «گبرش» معروف بوده است.


از کوههای مهم آن ، کوه گُوجِه (بلندترین قله ح 141 ، 3 متر)، دو بَرادران (بلندترین قله ح 921 ، 2 متر) و قرِه گُوزیل قَرِلان (بلندترین قله ح 420 ، 2 متر) است (جعفری ، ج 1، ص 258، 401، 482). در این شهرستان غارهایی وجود دارد، از جمله : گاوخور/ گاوخُل (خل در اصطلاح محلی : سوراخ )، علی خورنده ، و اَمْجَک .



رودهای مهم این شهرستان عبارت اند از: آبْکَمَر که از ارتفاعات جنوبی تفرش سرچشمه می گیرد و در حدود 23 کیلومتری شمال غربی شهر تفرش به رود قَره چای می پیوندد؛ فرمهین که از دهستان رودبار سرچشمه می گیرد و پس از آبیاری بخشهایی از اراضی شهرستان ، به کویر میقان می ریزد؛ قَره چای که بخشهایی از اراضی شمالی شهرستان را آبیاری می کند و سپس به دریاچة نمکِ قم می ریزد (جعفری ، ج 2، ص 87 ، 329ـ331؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 48، ص 41).

اهالی تفرش عمدتاً به زراعت ، باغداری ، دامداری (عمدتاً کار طوایفی از عشایر شاهسَوَن ) و صنایع دستی اشتغال دارند. محصول مهم این شهرستان ، گندم و جو و حبوبات است . بادام و گردو و سیب و انگور و گلابیِ آنجا صادر می شود. قالی و قالیچه و گلیم از محصولات صنایع دستی آنجاست . فرشهای تفرش ارزش صادراتی دارند و مهمترین بازار فروش آنها در ایران ، شهرهای همدان و تهران و در خارج از ایران کشور آلمان است ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 48، ص 42).




به لحاظ تقسیمات کشوری ، تفرش تا قبل از 1336 ش نام یکی از دهستانهای اراک در استان یکم (مرکزی ) بود (ایران . وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبت احوال ، ج 1، ص 77). در 1336 ش ، قسمتی از بخش فراهان به نام «فراهان بالا» از توابع شهرستان اراک ، قسمتی از بخش خَلَجستان از توابع شهرستان قم (شامل دهستانهای دستجرد، راهجرد و وَزوا)، و دهستان آشتیان ، شهرستان تفرش را تشکیل دادند. در 1337 ش ، دهستان آشتیان یکی از بخشهای شهرستان تفرش شد ( د. فارسی ، ذیل «آشتیان » و «تفرش »). در 1356 ش ، آشتیان شهرستانی مستقل ، و تفرش شامل بخشهای حومه و فراهان و دهستان رودبار در استان مرکزی شد. در 1358 ش ، دَه آبادی از بخش فراهانِ تفرش جدا و جزو بخش مرکزی شهرستان آشتیان گردید (سیفی فمی تفرشی ، ص 46ـ47). در 1366 ش ، در شهرستان تفرش چهار دهستان (بازرجان ، فِشْک ، رودبار، فرمهین ) ایجاد شد. در 1369 ش ، این شهرستان مشتمل بود بر بخش مرکزی به مرکزیت شهر تفرش شامل دهستانهای بازرجان و رودبار، و بخش فراهان به مرکزیت آبادی فرمهین شامل دهستانهای فرمهین و فشک (ایران . قوانین و احکام ، ص 728، 816). در تقسیمات کشوری 1374 ش ، دهستانهای خرازان و کوه پناه نیز جزو این شهرستان ذکر شدند و تاکنون به همین صورت در تقسیمات کشوری باقی مانده اند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۱۲
وحید سعدی


وقتی برای اولین بار با بزرگترین دانشمند فیزیک جهان آلبرت اینشتن روبه رو شدم ایشان را بی اندازه ساده , آرام و متواضع یافتم و البته فوق العاده مودب و صمیمی!



راز پیشرفت غربی ها

پروفسور حسابی چند نظریه مهم در علم فیزیک داشتند که مهم ترین و آخرین آن ها نظریه بی نهایت بودن ذرات بود , در این ارتباط با چندین دانشمند اروپایی مکاتبه و ملاقات می کنند و همه آنها توصیه می کنند که بهتر است که بطور مستقیم با دفتر پروفسوراینشتن تماس بگیرد بنابراین ایشان نامه ای همراه با محاسبات مربوطه را برای دفتر ایشان در دانشگاه پرینستون می فرستند بعد از مدتی ایشان به این دانشگاه دعوت میشوند و وقت ملاقاتی با دستیار اینشتن برایشان مشخص میشود پس از ملاقات با پروفسور شتراووس به ایشان گفته می شود که برای شما وقت ملاقاتی با پروفسور اینشتن تعیین می شود که نظریه خود را بصورت حضوری با ایشان مطرح کنید.

پروفسور حسابی این ملاقات را چنین توصیف می کنند: وقتی برای اولین بار با بزرگترین دانشمند فیزیک جهان آلبرت اینشتن روبه رو شدم ایشان را بی اندازه ساده , آرام و متواضع یافتم و البته فوق العاده مودب و صمیمی! زودتر از من در اتاق انتظار دفتر خودش , به انتظار من نشسته بود و وقتی من وارد شدم با استقبالی گرم مرا به دفتر کارش برد و بدون اینکه پشت میزش بنشیند کنار من روی مبل نشست , نظریه خود را در ارتباط با بی نهایت بودن ذرات برای ایشان توضیح دادم ، بعد از اینکه نگاهی به برگه های محاسباتی من انداختند ، گفتند که ما یکماه دیگر با هم ملاقات خواهیم کرد یکماه بعد وقتی دوباره به ملاقات اینشتن رفتم به من گفت : من به عنوان کسی که در فیزیک تجربه ای دارم می توانم به جرات بگویم نظریه شما در آینده ای نه چندان دور علم فیزیک را متحول خواهد کرد باورم نمی شد که چه شنیده ام , دیگر از خوشحالی نمی توانستم نفس بکشم ,

در ادامه اما توضیح دادند که البته نظریه شما هنوز متقارن نیست باید بیشتر روی آن کار کنید برای همین بهتر است به تحقیقات خود ادامه دهید من به دستیارم خواهم گفت همه امکانات لازم را در اختیار شما بگذارند, به این ترتیب با پی گیری دستیار و ارسال نامه ای با امضا اینشتن، بهترین آزمایشگاه نور آمریکا در دانشگاه شیکاگو، باامکانات لازم در اختیار من قرار دادند و در خوابگاه دانشگاه نیز یک اتاق بسیار مجهز مانند اتاق یک هتل در اختیار من گذاشتند ,

اولین روزی که کارم را در آزمایشگاه شروع کردم و مشغول جابجایی وسایل شخصی بر روی میزم و کشوهای آن بودم , متوجه شدم یک دسته چک سفید که تمام برگه های آن امضا شده بود در داخل یکی از کشوها جا مانده است , بسرعت آن را نزد رئیس آزمایشگاه بردم و مسئله را توضیح دادم , رئیس آزمایشگاه گفت این دسته چک جا نمانده متعلق به شما است که تمام نیازمندیهای تحقیقاتی خود را بدون تشریفات اداری تهیه کنید این امکان برای تمام پژوهشگران این آزمایشگاه فراهم شده است , گفتم اما با این روش امکان سواستفاده هم وجود دارد؟ او در پاسخ گفت درصد پیشرفت ما از این اعتماد در مقابل خطا های احتمالی همکاران خیلی ناچیز است

بعد از مدتها تحقیق بالاخره نظریه ام آماده شد و درخواست جلسه دفاعیه را به دانشگاه پرینستون فرستادم و بالاخره روز دفاع مشخص شد , با تشویق حاضرین در جلسه , وارد سالن شدم و با کمال شگفتی دیدم اینشتن در مقابل من ایستاد و ابراز احترام کرد و به دنبال او سایر اساتید و دانشمندان هم برخواستند , من که کاملا مضطرب شده و دست وپای خود را گم کرده بودم با اشاره اینشتن و نشتستن در کنار ایشان کمی آرام تر شده، سپس به پای تخته رفتم شروع کردم به توضیح معادلات و محاسباتم و سعی کردم که با عجله نظراتم را بگویم که پروفسور اینشتن من را صدا کرده و گفتند که چرا اینهمه با عجله ؟ گفتم نمی خواهم وقت شما و اساتید را بگیرم ولی ایشان با محبت گفتند خیرالان شما پروفسور حسابی هستید و من و دیگران الان دانشجویان شما هستیم و وقت ما کاملا در اختیار شماست آن جلسه دفاعیه برای من یکی از شیرین ترین و آموزنده ترین لحظات زندگیم بود.

 
من در نزد بزرگترین دانشمند فیزیک جهان یعنی آلبرت اینشتن از نظریه خودم دفاع می کردم و و مردی با این برجستگی من را استاد خود خطاب کرد و من بزرگترین درس زندگیم را نیز آنجا آموختم که هر چه انسانی وجود ارزشمندتری دارد همان اندازه متواضع، مودب و فروتن نیز هست . بعد از کسب درجه دکترا اینشتن به من اجازه داد که در کنار او در دانشگاه پرینستون به تدریس و تحقیقاتم ادامه دهم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۲۷
وحید سعدی


در محله "ترخوران" مرکز شهرستان تفرش آرامگاه بزرگمردی از دیار علم ایران زمین "پروفسورحسابی" است که علاقمندان به مفاخر علمی ایران ضمن قرائت فاتحه بر سر مزار این دانشمند نابغه و فرهیخته ، با گذران ساعاتی در این بقعه مصفی با بخشی از نبوغ و تفکر ایرانی آشنا می‌شوند.





دکتر حسابی  :  حاصلضرب "توان" در "ادعا" مقداری ثابت است، هرچه "توان" انسان کمتر باشد "ادعا"ی او بیشتر است و هرچه "توان" انسان بیشتر شود " ادعا"یش کمتر میگردد.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۰۶
وحید سعدی

در اسفند ماه سال 1365 نخستین گام در راه تاسیس دانشگاه در شهر تفرش با هدف پرورش متخصصین و محققین متعهد و تامین نیروی انسانی مورد نیاز جامعه از سوی شورای گسترش دانشگاهها برداشته شد و در تیرماه 1366 کلنگ احداث آن زده و دانشگاه صنعتی امیرکبیر متصدی اجرای طرح و راه اندازی این دانشگاه گردید.

در سال 1367 دانشگاه تفرش به عنوان واحدی از دانشگاه امیرکبیر تهران فعالیت علمی خود را با پذیرش 53 دانشجو در رشته ریاضی کاربردی آغاز و در سال 1384 با موافقت شورای گسترش آموزش عالی کشور به واحدی مستقل ارتقاء یافت.

در طرح مصوب دانشگاه تفرش هفده دانشکده و چهار مرکز تحقیقاتی با چهل و پنج گرایش تحصیلی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری طراحی گردیده، در حال حاضر 7 رشته به صورت روزانه و نوبت دوم (شبانه) در دانشگاه تفرش فعال است. 11گرایش به مقطع کارشناسی و 14 گرایش به مقطع کارشناسی ارشد اختصاص دارد که طبق برنامه تدوین یافته، تعداد رشته ها و دانشکده ها افزایش خواهد یافت.

هم اکنون دانشگاه تفرش با دارا بودن 52هیأت علمی تمام وقت و بهره گیری از استادان مدعو دانشگاه امیرکبیر و 2571دانشجو با تلاش مسولان، استادان و کارکنان حرکت رو به رشد خود را برای تبدیل نمودن این دانشگاه به قطب علمی و فرهنگی در کشور آغاز کرده است تا به ادعا و تحقیقات کارشناسان خارجی و داخلی مبنی بر دانشگاهی بودن شهر تفرش و مناسب بودن محیط این شهر برای احداث دانشگاه و مراکز آموزش عالی حقیقت بخشد.

آدرس دانشگاه: تفرش، کیلومتر 5 جاده تهران، دانشگاه تفرش 

تلفن: 6227430 0862

  • پست الکترونیک: Info@tafreshu.ac.ir
  • موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۲۵
    وحید سعدی

    خلاصه یی از زندگی استاد دکتر سید محمود حسابی، بنیان‏گذار دانشگاه، و بسیاری از مراکز علمی، آموزشی، صنعتی، فرهنگی و پژوهشی کشورمان  




    پروفسور سید محمود حسابی‌، در سال ‌ 1281 (ه.ش)، از پدر و مادری‌ تفرشی‌، در تهران‌ زاده‌ شدند. پس‌ از سپری ‌نمودن‌ چهار سال‌، از دوران‌ کودکی‌ در تهران‌، به‌ همراه‌ خانواده‌ (پدر، مادر و برادر)، عازم‌ شامات‌ گردیدند. در هفت سالگی‌، تحصیلات‌ ابتدایی‌ خود را، در بیروت‌، با تنگدستی‌ و مرارت‌های‌ دور از وطن‌، در مدرسه‌ کشیش‌های‌فرانسوی‌، آغاز کردند، و هم‏زمان‌، توسط‌ مادر فداکار، متدین‌ و فاضله‌ خود (خانم‌ گوهرشاد حسابی)، تحت‌ آموزش‌ تعلیمات‌ مذهبی‌ و ادبیات‌ فارسی، قرار گرفتند. استاد، قرآن‌ کریم‌ را، حفظ‌ و به‌ آن‌ اعتقادی‌ ژرف‌ داشتن. دیوان‌حافظ‌ را، نیز از بر داشته‌، و به‌ بوستان‌ و گلستان‌ سعدی، شاهنامه‌ فردوسی‌، مثنوی‌ مولوی‌، منشآت‌ قائم‌ مقام‌، اشراف‌کامل‌ داشتند.


    شروع‌ تحصیلات‌ متوسطه‌ ایشان‌، مصادف‌ با آغاز جنگ‌ جهانی‌ اول‌، و تعطیلی‌ مدارس‌ فرانسوی‌ زبان ‌بیروت‌ بود. از این‌ رو، پس‌ از دو سال‌ تحصیل‌، در منزل‌، برای‌ ادامه‌، به‌ کالج‌ آمریکایی‌ بیروت‌ رفتند، و در سن‌ هفده‌سالگی‌، لیسانس‌ ادبیات‌، در نوزده‌ سالگی‌ لیسانس‌ بیولوژی‌، و پس‌ از آن‌، مدرک‌ مهندسی‌ راه‌ و ساختمان‌ را، اخذ نمودند. در آن‌ زمان‌، با نقشه‌کشی‌ و راه‏سازی‌، به‌ امرار معاش‌ خانواده‌، کمک‌ می‌کردند. استاد، همچنین‌، در رشته‌های‌ پزشکی‌، ریاضیات‌ و ستاره‌شناسی‌، به‌ تحصیلات‌ آکادمیک‌ پرداختند. شرکت‌ راه‏سازی‌ فرانسوی‌، که ‌استاد در آن‌، مشغول‌ به کار بودند، به پاس‌ قدردانی‌ از زحماتشان‌، ایشان‌ را، برای‌ ادامه‌ تحصیل‌، به‌ کشور فرانسه‌ اعزام‌کرد، و بدین‌ ترتیب، در سال‌ 1924 (م) به‌ مدرسه‌ عالی‌ برق‌ پاریس‌ وارد، و در سال ‌ 1925 (م) فارغ‌التحصیل‌ شدند. هم‏زمان‌ با تحصیل‌ در رشته‌ معدن‌، در راه‌آهن‌ برقی‌ فرانسه‌، مشغول‌ به‌ کار گردیدند، و پس‌ از پایان‌ تحصیل‌ در این ‌رشته، کار خود را، در معادن‌ آهن‌ شمال‌ فرانسه‌، ومعادن‌ زغال‌ سنگ‌ ایالت‌ «سار» آغاز کردند. سپس، به دلیل‌ وجود روحیه‌ علمی‌، به‌ تحصیل‌ و تحقیق‌، در دانشگاه‌ سوربن‌، در رشته‌ فیزیک‌ پرداختند، و در سال‌ 1927 (م)، در سن‌ بیست‌ و پنج‌ سالگی، دانش‏نامه‌ دکترای‌ فیزیک‌ خود را با ارایه‌ رساله یی، تحت‌ عنوان‌ «حساسیت‌ سلول‏های ‌فتو الکتریک»، با درجه‌ عالی‌، دریافت‌ کردند.


    استاد، با شعر و موسیقی‌ سنتی‌ ایران‌، و موسیقی‌ کلاسیک‌ غرب‌، به‌ خوبی‌ آشنایی‌ داشتند، و در چند رشته‌ ورزشی‌، موفقیت‏هایی‌ کسب‌ نمودند، که‌ از آن‌ میان‌، می‌توان‌ به‌ دیپلم‌ نجات‌ غریق‌ در رشته‌ شنا، اشاره‌ نمود.


    از جمله‌ دست‏آوردهای‌ عمر پربار استاد، و مشاغلی‌ که‌ در مسند آن‌، خدمات‌ علمی‌ و فرهنگی‌ شایان‌ توجهی‌ ارائه‌ نمودند، می‌توان‌ به‌ چند نمونه‌، اشاره‌ کرد:
    ماموریت‌ وزارت‌ راه‌ و ترابری‌ (طرق‌ و شوارع‌ عامه)، برای‌ تهیه‌ اولین‌ نقشه‌برداری‌ علمی‌، فنی‌ و مهندسی‌کشور (تهیه‌ نقشه‌ نوین‌ راه‌ ساحلی‌ سراسری‌ میان‌ بنادر خلیج‌ فارس‌، بندر لنگه‌ به‌ بوشهر) (1306 ه . ش‌)، تأسیس‌ مدرسه‌ مهندسی‌ وزارت‌ راه‌ و تدریس‌ در آن (‌ 1307 ه . ش)، تأسیس‌ دارالمعلمین‌ عالی‌، و تدریس‌ درآن (‌ 1307 ه . ش‌)، ساخت‌ اولین‌ رادیو در کشور (1307 ه . ش‌)، تأسیس‌ دانش‏سـرای‌ عالی‌ و تدریس‌ در آن ‌(1308 ه . ش‌)، ایجاد اولین‌ ایستگاه‌ هواشناسی‌ در ایران (‌ 1310 ه . ش)، نصب‌ و راه‌اندازی‌ اولین‌ دستگاه ‌رادیولوژی‌ در ایران (‌ 1310ه . ش)، تعیین‌ ساعت‌ ایران (‌ 1311 ه . ش)، تأسیس‌ اولین‌ بیمارستان‌ خصوصی‌، در ایران، به نام‌ "بیمارستان‌ گوهرشاد" (به یاد مادر گرامیشان‌) (1312 ه . ش)، مأمور وزارت‌ راه، برای‌ ساخت‌ راه ‌تهران‌ به‌ شمشک‌، جهت‌ معادن‌ ذغال‌ سنگ (‌ 1312 ه . ش)، پیشنهاد و تدوین‌ قانون‌ تأسیس‌ دانشگاه‌ تهران، و تأسیس‌ دانشکده‌ فنی (‌ 1313 ه . ش‌) و ریاست‌ آن‌ دانشکده‌ تا (1315 ه . ش‌) و تدریس‌ در آن‌، تأسیس‌ دانشکده‌ علوم‌، و ریاست‌ آن‌ دانشکده‌ از (1321 تا 1327، و از 1330 تا 1336 ه . ش‌)، و تدریس‌ در گروه‌ فیزیک‌ آن‌ دانشکده‌، تا واپسین‌ روزهای‌ عمر، تأسیس‌ مرکز عدسی‌سازی‌- دیدگانی‌- اپتیک‌ کاربردی‌، در دانشکده‌ علوم ‌دانشگاه‌ تهران، ماموریت‌ خلع‌ ید، از شرکت‌ نفت‌ انگلیس‌، در دولت‌ دکتر مصدق‌، اولین رییس‌ هیئت‌‏مدیره‌، و مدیرعامل‌ شرکت‌ ملی‌ نفت‌ ایران‌، وزیر فرهنگ‌ در دولت‌ دکتر مصدق(‌ 1330 ه . ش)، پایه‌گذاری‌ مدارس‌ عشایری‌، و تأسیس‌ اولین‌ مدرسه‌ عشایری‌ ایران (‌ 1330 ه . ش‌)، مخالفت‌ با طرح‌ قرارداد ننگین‌ کنسرسیوم‌، وکاپیتولاسیون‌ در مجلس‌، مخالفت‌ با عضویت‌ دولت‌ ایران‌، در قرارداد سنتو «پاکت‌ بغداد» در مجلس، پایه‌گذاری ‌مؤسسه‌ ژئوفیزیک‌ دانشگاه‌ تهران (‌1330 ه . ش‌)، پایه‌گذاری‌ مرکز تحقیقات، و رأکتور اتمی‌ دانشگاه‌ تهران‌، تأسیس‌ سازمان‌ انرژی‌ اتمی، و عضو هیئت‌ دایمی‌ کمیته‌ بین‌المللی‌ هسته‌ای (‌1330 ، 1349 ه . ش)، تدوین‌ قانون ‌ستاندارد، و تأسیس‌ مؤسسه‌ استاندارد ایران (‌ 1333هـ.ش‌)، تأسیس‌ اولین‌ رصدخانه‌ نوین‌ در ایران، تأسیس‌ اولین‌ مرکز مدرن‌ تعقیب‌ ماهواره‌ها، در شیراز (1335 ه . ش‌)، پایه‌گذاری‌ مرکز مخابرات‌ اسدآباد همدان (‌ 1338 ه. ش‌)، تشکیل‌ و ریاست‌ کمیته‌ پژوهشی‌ فضای‌ ایران‌، و عضو دایمی‌ کمیته‌ بین‌المللی‌ فضا (1360 ه . ش‌)، تاسیس‌ انجمن ‌موسیقی‌ ایران، مؤسس‌، و عضو پیوسته‌ فرهنگستان‌ زبان‌ ایران‌ از (1349 ه . ش) تا آخرین‌ روزهای‌ فعالیت‌.


    فعالیت‌ در دو نسل‌ کاری، و آموزش‌ 7 نسل‌ استاد و دانشجو، از خدمات‌ ارزنده‌ پروفسور حسابی‌، به شمار می‌رود، و در همین‌ راستا، ایشان‌ از سال (‌ 1350 ه . ش) به عنوان‌ استاد ممتاز دانشگاه‌ تهران‌، شناخته‌ شدند.


    استاد، به‌ چهار زبان‌ زنده‌ دنیا: فرانسه‌، انگلیسی‌، آلمانی‌ و عربی‌ مسلط‌ بودند، و به‌ زبان‏های‌: سانسکریت‌، لاتین‌، یونانی‌، پهلوی‌، اوستایی‌، ترکی‌ و ایتالیایی‌ اشراف‌ داشتند.
    دکتر حسابی‌ به‌ ایران‌، فرهنگ‌ و ادب‌ و اعتقادات‌ سنتی‌ و مذهبی‌ این‌ سرزمین‌ عشق‌، می‌ورزیدند، و گذشته‌ از سفر، به‌ کشورهای‌ متعدد عالم‌، به‌ سراسر ایران‌، سفر کرده‌ بودند، و از این مسافرت‏های پربار داخلی‌ و خارجی‌، ‌یادداشت‌ها و سفرنامه‌های‌ بسیاری‌، به جای‌ نهادند.


    در زمینه‌ تحقیق‌ علمی‌: 25 مقاله‌، رساله‌ و کتاب‌، از استاد به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. تئوری‌ « بی‌نهایت‌ بودن‌ ذرات‌» ایشان‌ در میان‌ دانشمندان‌ و فیزیک‏دانان‌ جهان، شناخته‌ شده‌ است‌.


    نشان‌ «اوفیسیه‌ دولا لژیون‌ دونور»، و همچنین‌، نشان‌ «کوماندور دولا لژیون‌ دونور»، بزرگترین‌ نشان‏های‌ کشور فرانسه، به‌ ایشان، اهدا گردید.
    استاد، تنها شاگرد ایرانی‌ پروفسور اینشتین‌ بوده، و در طول‌ زندگی، با دانشمندان‌ تراز اول‌ جهان‌، نظیر شرودینگر، بورن، فرمی‌، دیراک، بوهر، ... و با فلاسفه‌ و ادبایی‌ همچون‌ آندره‌ژید، برتراند راسل، ... تبادل‌ نظرداشته‌اند. ایشان‌، از سوی‌ جامعه‌ علمی‌ جهان، به‌ عنوان‌ « مرد اول‌ علمی‌ جهان ‌» (1990 م‌) برگزیده‌ شدند ، و در کنگره‌ "شصت‌ سال‌ فیزیک‌ ایران‌" (1366 ه . ش‌) ملقب‌ به‌ "پدر فیزیک‌ ایران‌" گردیدند.
    پروفسور حسابی، در 12 شهریور 1371 (ه . ش‌)، در بیمارستان‌ دانشگاه‌ ژنو، به‌ هنگام‌ معالجه‌ قلبی‌، بدرود حیات‌ گفتند.
    مقبره‌ استاد، بنا به‌ خواسته‌ ایشان‌، در زادگاه‌ خانوادگی‌، در شهر دانشگاهی‌ تفرش‌، قرار دارد.



     منبع: بنیاد پروفسور حسابی‌

    موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۵
    وحید سعدی

    این بنا در بافت قدیمی تفرش قرار گرفته و از آثار دوره قاجاریه به شمار می آید. آب انبار بلور با مساحتی در حدود 450 متر مربع دارای ورودی ، راه پله ، مخزن و دو بادگیر است. مخزن بنا به صورت ستوندار ساخته شده و پوشش طاق و گنبد آن بر روی 18 ستون قرار گرفته است. مصالح اصلی بنا سنگ و آجر با ملات گچ و آهک است. این بنا در حال حاضر در دست تعمیر و بازسازی است تا به عنوان موزه مردم شناسی یا مکانی فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.


    موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۳۲
    وحید سعدی

    این بنا در قصبه قدیم ترخوران و شهر جدید تفرش در استان مرکزی واقع گردیده و ظاهرا بنای اولیه آن، ازآثار دوره سلجوقی است که در دوره های بعد، تغییرات و الحاقاتی بدان صورت گرفته است .

    بنای اصلی مسجد، گنبدخانه ای هشت ضلعی به قطر 12 و ارتفاع حدود 14 متر است که در هشت ضلع آن، شاه نشینی هر یک به دهانه 3 و عرض یک متر ساخته شده است . پوشش داخلی بنا، بیضوی، و پوشش خارجی آن، کلاهخودی با گردنی استوانه ای بلند از آجر است . سطوح داخلی بنا، آجری و فاقد تزیین است . در جهت شمالی گنبدخانه، ایوانی از الحاقات دوره صفوی به دهانه 7، عمق 5 و ارتفاع 9 متر قرار دارد . ازاره ایوان، از سنگ تراش و جدار آن، سفید کاری و پوشش آن، رسمی بندی ساده است . در دو جانب گنبدخانه ، شبستانی طاق و چشمه پوش بر فراز پایه های چند ضلعی از آجر است که در قرن اخیر ساخته شده است . در سردر صحن، از محوطه یادشده، ایوانی به دهانه 5، عمق 4 و ارتفاع 7 متر با پوشش مقرنس گچی و جدار سفید کاری است که در سال 1277ه-. ق بنا گردیده است .

    در پاکار پوشش ایوان، کتیبه ای به خط نستعلیق و تاریخ 1277 ه-. ق گچبری شده است . در جانب شمال غربی صحن مسجد، مناره ای به قطر 3 و ارتفاع 20 متر، از آثار دوره سلجوقی قرار گرفته است . سطوح مناره، ساده است وتنها به قسمت انتهای آن، تزیینات آجری و کتیبه ای گلوبندی به خط کوفی مشجر ازآجر وجود دارد که تنها عبارت " لا اله الا اله " آن خوانده می شود . بالای مناره، مأذنه ای جدید بر پا کرده اند .

    در جوار مسجد، حسینیه و خانقاهی قدیمی با درهای ارسی و طاقی تیر و تخته پوش و ستون هایی از تیرهای قطور قرار دارد . با توجه به سبک ساختمانی گنبدخانه- که به بنای آرامگاهی شبیه تر است- و موقعیت قصبه ترخوران در روزگار ساخت آن که تناسبی با چنین مسجدی نداشته، احتمال داده می شود که اینجا، مدفن محمد افطسی محدث- متوفی اواخر قرن سوم هجری- بوده که بعدها به جهات سیاسی به نام مسجد تجدید بنا شده است .

    منبع: فیض.1350،ج2،صص160-158

    موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۲۹
    وحید سعدی